و آن رادیو ...
یک روز قبل از اینکه راه بیفتیم شیار 143 را دیدم
شیار 143 و رادیوی روی موج عراقش ... دقیقا داستان انتظار سی و سه ساله ی خانواده ی پدری من است البته با اندکی اختلاف ! ... علیرغم اینکه همه می دانیم امیدی نیست ! عمه هایم همچنان چشم انتظار بازگشت برادر کوچکتر هستند ! دریغ از یک خبر ،یک نشان ،یک روزن امید !... یا حتی یک پلاک ! برای پایان دادن به این انتظار کشدار...
چه خوب که فیلم را ندیدند ! گفتم به درد شما نمی خورد .
هیچ خبری نشد بعد از این همه سال؟ و مادربزرگ ؟